flexture “عمران : انحناء علوم هوايى : خمش”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه flexture action
flexture action عمران : اثر خميدگى
Read More »ترجمه کلمه flexuose
flexuose مارپيچ ،موجى
Read More »ترجمه کلمه flexionless
flexionless بى صرف ،غيرقابل صرف
Read More »ترجمه کلمه flexor
flexor “(تش ).عضله خم کننده ،جمع کننده روانشناسى : تاکننده ورزش : عضله تاکننده”
Read More »ترجمه کلمه flexowriter
flexowriter کامپيوتر : علامت تجارتى نوعى ماشين ابتدايى که براى توليد نوار کاغذى منگنه شده از داده هايى که از يک صفحه کليد وارد شده اند استفاده مى کرده است
Read More »ترجمه کلمه flextural rigidity
flextural rigidity عمران : صلبيت خمش
Read More »ترجمه کلمه fecundate
fecundate بارورکردن ،ابستن کردن ،گشنيدن
Read More »ترجمه کلمه flexion
flexion ” )=flection(خميدگى ،انحناء روانشناسى : خمش”
Read More »ترجمه کلمه flexion reflex
flexion reflex روانشناسى : بازتاب خمش
Read More »