fliffis “دو پشتک به عقب با نيم وارو( ترامپولين) ورزش : دو پشتک به عقب با نيم وارو”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه flight
flight “مانع در دو( اسب دوانى)،مانع ،هواپيما،رسد هوايى ،مسير پرواز،مهاجرت( مرغان يا حشرات)،عزيمت ،گريز،پرواز کردن ،فرارکردن ،کوچ کردن ،يک رشته پلکان ،سلسله ورزش : پرواز بلند و طولانى توپ پس از ضربه يا توپ زدن بطورى که ناگهان به زمين بيافتد،بهترين نتيجه دور مقدماتى علوم هوايى : پرواز علوم نظامى : پرش”
Read More »ترجمه کلمه flight arrow
flight arrow ورزش : تير مخصوص تيراندازى با پرواز منحنى و طويل
Read More »ترجمه کلمه flickery
flickery لرزان ،مثل نور سوسو
Read More »ترجمه کلمه flier
flier )=flyer(اگهى روى کاغذ کوچک ،پروانه موتور،پره اسياب ،درحال پرواز،گردونه تيزرو
Read More »ترجمه کلمه flies blow meat
flies blow meat حشرات روى گوشت تخم ميگذارند
Read More »ترجمه کلمه flickeringly
flickeringly لرزان ،پرپرزنان ،کورکورکنان
Read More »ترجمه کلمه flickertail
flickertail (ج.ش ).نوعى سنجاب زمينى کانادا وامريکا
Read More »ترجمه کلمه fed
fed غذا داده شده ،تغذيه شده
Read More »ترجمه کلمه flicker
flicker “لرزيدن ،سوسوزدن ،پرپرزدن ،جنبش ،سوسو،در اهتزاز بودن کامپيوتر : چشمک زن روانشناسى : سوسوزدن”
Read More »