flip “پاس سريع و کوتاه ،پرش طول با پشتک به جلو در هوا،( :)n.(ز.ع ).از خود بيخود شدن ،ضربت سبک وناگهانى ،تلنگر زدن ، :)adj.(گستاخ ،جسور،پر رو ورزش : پرش از لبه خارجى عقبى اسکيت با نيم چرخش چرخيدن و پشتک زدن در هوا،وارو”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه flip flap
flip flap يکجورترقه يا اتش بازى ،پشتک ،معلق
Read More »ترجمه کلمه flint-lock
flint-lock تفنگ( سرپر )چخماقى
Read More »ترجمه کلمه flintiness
flintiness سختى ،سنگدلى
Read More »ترجمه کلمه flintlock
flintlock تفنگ سرپرچخماقى قديمى
Read More »ترجمه کلمه flinty
flinty سنگ چخماقى ،سخت
Read More »ترجمه کلمه flint cern
flint cern (گ.ش ).نوعى ذرت هندى
Read More »ترجمه کلمه flint glass
flint glass ظرف بلور
Read More »ترجمه کلمه flint-hearted
flint-hearted سنگدل
Read More »ترجمه کلمه fling
fling پرت کردن ،انداختن ،افکندن ،پرتاب ،جفتک پرانى ،بيرون دادن ،روانه ساختن
Read More »