feeble-mindedness ضعف عقل ،عدم رشد،سبک مغزى
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه flow cycle
flow cycle “مدار ترتيب کار علوم نظامى : سيکل جريان کار”
Read More »ترجمه کلمه flow (to)
flow (to) “جارى شدن معمارى : روان شدن”
Read More »ترجمه کلمه flow chart
flow chart “شماى عمليات ،نمودار گردش کار،نمودار جريان وسير مواد در کارخانه ،نودار جريان امور صنعتى وپيچيده کامپيوتر : نمودار گردشى روانشناسى : نمودار گردش کار علوم نظامى : نمودار چرخش کار”
Read More »ترجمه کلمه flow chip
flow chip علوم مهندسى : براده پيوسته
Read More »ترجمه کلمه floury
floury مثل ارد
Read More »ترجمه کلمه flout
flout “اهانت کردن ،بى احترامى کردن( با)at ،دست انداختن ،استهزاء کردن ،اهانت يا بى احترامى کردن ،مسخره ،توهين قانون ـ فقه : بى احترامى کردن”
Read More »ترجمه کلمه floutingly
floutingly ازروى استهزاء،ريشخندکنان ،ازروى اهانت
Read More »ترجمه کلمه flow
flow “جارى شدن ،لبريز شدن ،سليس بودن طغيان کردن ،سيلان يافتن ،ناشى شدن فلو،سيلان ،سرعت حرکت و جريان اب ،جريان ،روانى ،مد( برابر جزر)،سلاست ،جارى بودن ،روان شدن ،سليس بودن ،بده ،شريدن ،گردش ،روند علوم مهندسى : سلاست کامپيوتر : جارى کردن الکترونيک : جريان عمران : جريان معمارى : جريان بازرگانى : گردش علوم نظامى : عبور و جريان ...
Read More »ترجمه کلمه feeble-minded
feeble-minded نادان ،بى ثبات ،سبک مغز
Read More »