fluviometer الت سنجش افت وخيزاب رودخانه
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه flux
flux “تراوش ،فلوى الکتريکى ،فلوى مغناطيسى شار الکتريکى يا مغناطيسى ،ماده گدازاور،تغييرات پى در پى ،روان ساز،سيلان ،سيل ،سرعت جريان ،گداختگى ،گداز،تغييرات پى درپى ،اسهال ،خون ريزش ،جارى شدن ،گداختن ،اب کردن ،شار علوم مهندسى : جريان الکترونيک : گدازا معمارى : ذوب کننده شيمى : گدازاور ورزش : ترشح علوم هوايى : فلوى مغناطيسى”
Read More »ترجمه کلمه fluviatic
fluviatic شطى ،نهرى ،زندگى کننده در رودخانه ،پيداشده رودخانه ،رودخانه اى
Read More »ترجمه کلمه fluviatile
fluviatile رودخانه اى ،شطى ،نهرى ،زندگى کننده در رودخانه
Read More »ترجمه کلمه fluviograph
fluviograph الت سنجش افت وخيزاب رودخانه
Read More »ترجمه کلمه fluttery
fluttery پرپرزنى ،اهتزاز
Read More »ترجمه کلمه fluty
fluty مثل فلوت ،نى مانند
Read More »ترجمه کلمه fluvial
fluvial “رودخانه اى ،نهرى ،زيست کننده در رودخانه زيست شناسى : رودخانه اى”
Read More »ترجمه کلمه flutter
flutter “بال زنى دسته جمعى ،لرزش ،بال و پر زنى ،حرکت سراسيمه ،بال بال زدن(بدون پريدن)،لرزيدن ،در اهتزاز بودن ،سراسيمه بودن ،لرزاندن علوم هوايى : لرزش”
Read More »ترجمه کلمه flutter kick
flutter kick “حرکت شلاقى پاها در شنا ورزش : ضربه پا در کرال”
Read More »