following distance “فاصله بين وسائط نقليه معمارى : فاصله ميان خودروها”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه following my lead
following my lead يک جور بازى که هر بازيکن را وادار ميکنند هرکارى که استاد کرد او نيز بکند
Read More »ترجمه کلمه following on
following on از پى اينده ،زيرين ،شرح ذيل ،پيروان ،تابعين
Read More »ترجمه کلمه follow-up studies
follow-up studies روانشناسى : بررسيهاى پيگيرى
Read More »ترجمه کلمه follow up supply
follow up supply “اماد متعاقب علوم نظامى : اماد بعدى”
Read More »ترجمه کلمه follower
follower “شيعى ،پيرو مذهب شيعه ،دنبالگر،پيرو علوم مهندسى : پيرو قانون ـ فقه : مقلد روانشناسى : پيرو”
Read More »ترجمه کلمه follow-up
follow-up “تعقيب ،دنباله روانشناسى : پيگيرى”
Read More »ترجمه کلمه fathmeter
fathmeter علوم مهندسى : عمق ياب دريايى
Read More »ترجمه کلمه feedout
feedout علوم نظامى : تجسس کردن
Read More »ترجمه کلمه follow shot
follow shot ورزش : ضربه با دادن پيچ به بالاى گوى بيليارد
Read More »