فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
forecast “پيش بينى وضع هوا يا حوادث ،پيش بينى کردن ،از پيش اگاهى دادن ياحدى زدن کامپيوتر : پيش بينى کردن قانون ـ فقه : پيش بينى کردن روانشناسى : پيش بينى بازرگانى : پيش بينى کردن علوم نظامى : براورد کردن از قبل پيش بينى”
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه forecasting
forecasting “پيش نگرى عمران : پيش بينى بازرگانى : پيش بينى”
Read More »ترجمه کلمه forecasting methods
forecasting methods بازرگانى : روشهاى پيش بينى
Read More »ترجمه کلمه foreby
foreby نزديک ،از پهلوى ،جز،سواى ،گذشته
Read More »ترجمه کلمه forecaddie
forecaddie ورزش : باربر وسط مسير براى نشان دادن محل فرود گوى گلف
Read More »ترجمه کلمه feisty
feisty عصبانى ،حساس ،فراوان ،چابک
Read More »ترجمه کلمه foreboding
foreboding شوم
Read More »ترجمه کلمه forebody
forebody علوم نظامى : بدنه قسمت جلوى ناو
Read More »ترجمه کلمه forebrain
forebrain روانشناسى : پيش مغز
Read More »ترجمه کلمه forebear
forebear ( )forbear(معمولا بصورت جمع )نيا،اجداد،جد اعلى
Read More »