fatigue bending machine علوم مهندسى : دستگاه خمش دائمى
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه fen
fen مرداب ،زمين ابگير،سيل گير،سياه اب
Read More »ترجمه کلمه free a voluntary
free a voluntary فاعل مختار
Read More »ترجمه کلمه free agency
free agency فاعل مختارى
Read More »ترجمه کلمه free agent
free agent ورزش : بازيگر بدون قرارداد
Read More »ترجمه کلمه freaky
freaky بوالهوس ،دمدمى ،غريب ( وعجيب)
Read More »ترجمه کلمه freckle
freckle لکه ،لک صورت ،خال ،داراى کک مک کردن ،خالدار شدن
Read More »ترجمه کلمه freddie
freddie علوم نظامى : اشاره به ايستگاه يا يکان کنترل کننده در درگيرى هاى هوايى
Read More »ترجمه کلمه free
free “تحويل ،جايز،ازاد کردن ،بازيگر ازاد،حرکت قايق در جلو باد،مطلق ،مستقل ،اختيارى ،مختار،رايگان ،سخاوتمندانه ،روا،مجاز،منفصل ،رها،بطور مجانى ،ازادکردن ،ترخيص کردن ،ميدانى عمران : ازاد قانون ـ فقه : بخشودن بازرگانى : فاقد ورزش : مربوط به پاى ازاد بازيگر در هوا در هر لحظه ،کمى محدوديت نوع اسلحه علوم هوايى : ازاد”
Read More »ترجمه کلمه femur
femur (تش ).استخوان ران ،فخذ،ران حشره
Read More »