filially فرزندوار
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه flare
flare “پاس کوتاه به مدافع پشت تجمع( فوتبال امريکايى)،پخ دار،مشعل ،موشک منور،گلوله روشن کننده موشک روشن کننده ،فشفشه ،روشنايى خيره کننده و نامنظم ،زبانه کشى ،شعله زنى ،چراغ يانشان دريايى ،نمايش ،خود نمايى ،باشعله نامنظم سوختن ،از جا در رفتن علوم مهندسى : زبانه کشيده نجوم : شراره ورزش : پاس کوتاه به مدافع پشت تجمع علوم هوايى : منور ...
Read More »ترجمه کلمه flare 1
flare 1 “خم کمانى( سينه) علوم دريايى : خم کمانى”
Read More »ترجمه کلمه flare 2
flare 2 علوم دريايى : فشفشه
Read More »ترجمه کلمه flapper
flapper مگس کش ،مگس پران ،جوجه اردک
Read More »ترجمه کلمه flapping
flapping اويخته ،ول
Read More »ترجمه کلمه flappy
flappy شل وول ،اويخته ،اويزان وگشاد،گل وگشاد
Read More »ترجمه کلمه flap valve
flap valve عمران : شير يک طرفه
Read More »ترجمه کلمه flapdoodle
flapdoodle مزخرف ،مهمل ،جو
Read More »ترجمه کلمه flapjack
flapjack =griddle cake
Read More »