flashlight battery علوم مهندسى : باطرى چراغ قوه
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه flashing light
flashing light “روانشناسى : نور چشمک زن علوم نظامى : چراغ چشمک زن علوم دريايى : چراغ چشمک زن”
Read More »ترجمه کلمه flashing over
flashing over الکترونيک : جهش جرقه
Read More »ترجمه کلمه flashingpoint
flashingpoint درجه اى ازگرماکه دران بخارمايعات فرارميسوزد
Read More »ترجمه کلمه filicide
filicide “پسرکشى ،فرزند کش قانون ـ فقه : فرزند کشى روانشناسى : فرزند کشى”
Read More »ترجمه کلمه flashily
flashily ازروى خودنمايى ياخودفروشى ،جلوه کنان
Read More »ترجمه کلمه flashiness
flashiness خودنمايى ،خودفروشى ،تظاهر
Read More »ترجمه کلمه flashing
flashing “معمارى : درز پوش علوم نظامى : کاهش حوزه مغناطيسى”
Read More »ترجمه کلمه flashbulb
flashbulb لامپ پرنور فلاش عکاسى
Read More »ترجمه کلمه flashed filament
flashed filament الکترونيک : افروزه تابديده
Read More »