flats بازرگانى : وسيله حمل کفى
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه flatted cargo
flatted cargo “بار تخت علوم نظامى : بار هموار و صاف”
Read More »ترجمه کلمه flatten
flatten “پهن کردن ،مسطح کردن ،بيمزه کردن ،نيم نت پايين امدن ،روحيه خودرا باختن علوم مهندسى : پهن شدن ورزش : نقش رينگ کردن”
Read More »ترجمه کلمه flatten (to)
flatten (to) معمارى : پهن کردن
Read More »ترجمه کلمه flatlong
flatlong ازپهنا
Read More »ترجمه کلمه flatly
flatly بطور مسطح ،هموار
Read More »ترجمه کلمه flatness
flatness هموارى ،يکسانى ،پهنى
Read More »ترجمه کلمه flatlings
flatlings زده شده از طرف پهن اسلحه ،از پهنا
Read More »ترجمه کلمه figure out
figure out کشف کردن ،سنجيدن ،معين کردن ،حل کردن
Read More »ترجمه کلمه filipino
filipino اهل فيليپين ،فيليپينى
Read More »