flatting تنکه سازى ،پهن سازى ،رنگ مات زدن ،اندودساده
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه flattish
flattish تا اندازه اى پهن ،نسبتا خنک يابيمزه
Read More »ترجمه کلمه flatter
flatter چاپلوسى کردن ،تملق گفتن از
Read More »ترجمه کلمه flatterer
flatterer چاپلوس
Read More »ترجمه کلمه flattering
flattering تملق اميز،متملق
Read More »ترجمه کلمه flattening of affect
flattening of affect روانشناسى : بى تفاوتى عاطفى
Read More »ترجمه کلمه fill
fill “پر کردن يا شدن ،اجرا کردن ،پر کردن( از خاک)،پر کردن ،سير کردن ،نسخه پيچيدن ،پر شدن ،انباشتن ،اکندن ،باد کردن علوم مهندسى : بزرگ شدن کامپيوتر : پر کردن عمران : خاکريزى معمارى : خاکريز ورزش : تعداد ميله هاى افتاده بولينگ با گوى دوم علوم هوايى : تار”
Read More »ترجمه کلمه flattening test
flattening test “ازمايش توزيعى علوم مهندسى : انبساطى”
Read More »ترجمه کلمه flattened
flattened مسطح
Read More »ترجمه کلمه flattening
flattening نجوم : فشردگى
Read More »