fill up “لبريز کردن ،تکميل کردن ،پر کردن ،پر شدن ،اشغال کردن علوم مهندسى : خاکريزى نمودن”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه fledge
fledge پردادن ،کرک دارکردن ،اماده پروازکردن
Read More »ترجمه کلمه fleck
fleck رگه رگه کردن ،خط خط کردن ،نقطه نقطه کردن ،نقطه ،خال ،رگه ،راه راه ،برفک
Read More »ترجمه کلمه flecker
flecker خال خالى کردن ،ابرى کردن ،لکه لکه کردن
Read More »ترجمه کلمه flecky
flecky خط دار،لکه دار،موجى
Read More »ترجمه کلمه fleas i. doges and cats
fleas i. doges and cats کيک هاسگ و گربه را اذيت مى کنند
Read More »ترجمه کلمه fleawort
fleawort اسپرزه ،اسفرزه ،پامچال فرنگى
Read More »ترجمه کلمه fleche
fleche “)spire(ميل بالاى مناره ،مارپيچ ورزش : نقل مکان شمشيرباز”
Read More »ترجمه کلمه flechette
flechette “پيکان پردار،پيکان شراپنل علوم نظامى : ساچمه ها يا پيکانهاى مخلوط با خرج تلاش که پره دار هستند”
Read More »ترجمه کلمه fleabite
fleabite کک گزيدگى ،نيش کک
Read More »