focusing control الکترونيک : تنظيم تمرکز
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه focusing electrode
focusing electrode الکترونيک : الکترود تمرکزده
Read More »ترجمه کلمه focsle
focsle قسمت جلوکشتى که درزيرعرشه واقع شده وملوانان درانجابسرميبرند
Read More »ترجمه کلمه focus
focus “به کانون دراوردن ،متمرکز ساختن ،نقطه تقاطع ،کانون عدسى ،فاصله کانونى ،قطب ،مترکز کردن ،بکانون اوردن ،ميزان کردن ،مرکز توجه ،متمرکز کردن توجه علوم مهندسى : کانونى شدن کانون الکترونيک : کانون عمران : کانون معمارى : کانون روانشناسى : کانون نجوم : کانون علوم هوايى : کانون”
Read More »ترجمه کلمه focusing
focusing “علوم مهندسى : کانونى کامپيوتر : واضح کردن تصوير تار شده روى صفحه نمايش الکترونيک : تمرکز”
Read More »ترجمه کلمه focalization
focalization تمرکز در کانون
Read More »ترجمه کلمه focalize
focalize درکانون متمرکز کردن
Read More »ترجمه کلمه focalpoint
focalpoint علوم هوايى : کانون
Read More »ترجمه کلمه filterpress
filterpress پالونه فشارى ،اسباب روغن گيرى ازماهى ،روغن گير
Read More »ترجمه کلمه focal spot
focal spot علوم مهندسى : کانون
Read More »