foment برانگيختن ،پروردن ،تحريک کردن
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه follwer
follwer پيرو،تابع ،شاگرد،مريد،مقلد،تعقيب کننده
Read More »ترجمه کلمه fimbriate
fimbriate )fimbrial(ريشه دار،حاشيه دار،شرابه دار
Read More »ترجمه کلمه folly
folly نابخردى ،ابلهى ،حماقت ،نادانى ،بيخردى ،قباحت
Read More »ترجمه کلمه following my lead
following my lead يک جور بازى که هر بازيکن را وادار ميکنند هرکارى که استاد کرد او نيز بکند
Read More »ترجمه کلمه following on
following on از پى اينده ،زيرين ،شرح ذيل ،پيروان ،تابعين
Read More »ترجمه کلمه following sea
following sea “علوم نظامى : موج پاشنه علوم دريايى : موج پاشنه”
Read More »ترجمه کلمه followism
followism قانون ـ فقه : دنباله روى
Read More »ترجمه کلمه follower
follower “شيعى ،پيرو مذهب شيعه ،دنبالگر،پيرو علوم مهندسى : پيرو قانون ـ فقه : مقلد روانشناسى : پيرو”
Read More »ترجمه کلمه following
following “تالى ،دنباله ،تعقيب ،پيروى ،زيرين ،شرح ذيل قانون ـ فقه : تشيع ،لاحق”
Read More »