final position علوم مهندسى : وضعيت نهايى
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه fordone
fordone مانده ،از پا در امده ،از پا افتاده
Read More »ترجمه کلمه fore
fore “:)n.& adj.& interj.& adv.(پيش ،پيشين ،جلوى ،درجلو،قبلى ، :)prep(پيشوند بمعنى پيش و جلو قبلا و پيشروها و واقع در جلو ورزش : فرياد هشدار به نفر جلو زمين در مورد گوى که بسمت او ميرود،جلوى قايق”
Read More »ترجمه کلمه fore and aft
fore and aft “(د.ن ).واقع درطول کشتى ،جلوى و عقبى علوم نظامى : امتداد سينه تا پاشنه ناو علوم دريايى : امتداد سينه تا پاشنه ناو”
Read More »ترجمه کلمه fording
fording “عبور از اب ،عبور از پاياب علوم نظامى : شناورى پاياب”
Read More »ترجمه کلمه fordless
fordless غيرقابل عبور،بى گدار
Read More »ترجمه کلمه fordo
fordo )=foredo(نابودکردن ،کشتن ،ويران ساختن ،ضايع کردن
Read More »ترجمه کلمه fordability
fordability “قابليت عبور علوم نظامى : قابليت پاياب داشتن”
Read More »ترجمه کلمه fordable
fordable قابل عبور،گذرکردنى
Read More »ترجمه کلمه forclosure
forclosure (حق ).سلب حق اقامه دعوى ،ممانعت
Read More »