forgeability “قابليت اهنگرى علوم مهندسى : قابليت چکش کارى”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه forgeable
forgeable “قابليت چکش خوارى علوم مهندسى : قابل اهنگرى”
Read More »ترجمه کلمه forge pig iron
forge pig iron علوم مهندسى : اهن خام اهنگرى
Read More »ترجمه کلمه forge vice
forge vice معمارى : گيره اتشکارى
Read More »ترجمه کلمه forge-weld
forge-weld علوم مهندسى : جوش دادن شعله اى
Read More »ترجمه کلمه forgather
forgather فراهم امدن ،گرد امدن ،اجتماع کردن
Read More »ترجمه کلمه forgave
forgave بخشيد،از … گذشت ،صرف نظر کرد از
Read More »ترجمه کلمه forge
forge “بر سندان کوفتن ،تراشيدن ،کوره اهنگرى ،دمگاه ،کوره قالگرى ،تهيه جنس قلابى ،جعل کردن ،اسناد ساختگى ساختن ،اهنگرى کردن ،کوبيدن ،جلو رفتن علوم مهندسى : کوره يا کارگاه اهنگرى عمران : ريخته گرى فلز قانون ـ فقه : جعل کردن”
Read More »ترجمه کلمه forfoitable
forfoitable ضبط شدنى ،جريمه بردار،از دست دادنى ،گم کردنى
Read More »ترجمه کلمه finallist
finallist پايان رس ،کسى که در مسابقه به مرحله نهايى برسد
Read More »