freehearted ازاده ،دست ودل باز،بى رودربايستى ،رک و راست
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه freehold
freehold “ملک طلق ،ملک مطلق ،مالکيت مطلق ،ملک موروثى قانون ـ فقه : ملک مطلق”
Read More »ترجمه کلمه freedwoman
freedwoman کنيزازادکرده
Read More »ترجمه کلمه freehand
freehand “بى اسباب ،بى افزار،بادست باز،ازادى در تصميم کامپيوتر : فرى هند قانون ـ فقه : ازادى عمل”
Read More »ترجمه کلمه freehand method
freehand method معمارى : روش ترسيم ازاد
Read More »ترجمه کلمه freedom of trade
freedom of trade بازرگانى : ازادى تجارت
Read More »ترجمه کلمه fine words butter no parsnips
fine words butter no parsnips بحلوابحلوا گفتن دهن شيرين نميشود
Read More »ترجمه کلمه freedom to choose
freedom to choose بازرگانى : ازادى در انتخاب
Read More »ترجمه کلمه freedom of information act
freedom of information act کامپيوتر : قانون فدرالى که به شهروندان عادى اجازه مى دهد تا به اطلاعاتى که توسط نمايندگى فدرالى جمع اورى شده است دسترسى يابند
Read More »ترجمه کلمه freedom of seas
freedom of seas “ازادى درياها قانون ـ فقه : ازادى رفت و امد کشتى ها در خارج از ابهاى ساحلى کشور مجاور در زمان صلح بدون اينکه کسى بتواند به نحوى از انحا معترض انها بشود”
Read More »