front race ورزش : پيشتازى
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه front raise
front raise ورزش : تمرين با دنبل از ناحيه ران تا شانه و ساعد روى بازو
Read More »ترجمه کلمه fingering
fingering “استفاده از انگشت( شمشيربازى)،ناخنک زنى ،پنجه گذارى ،انگشت کارى ورزش : استفاده از انگشت”
Read More »ترجمه کلمه front page
front page مطالب سرصفحه يا سرمقاله
Read More »ترجمه کلمه front panel
front panel “تابلوى جلو دار کامپيوتر : مجموعه اى از کليدها و علائم براى کنترل سيستم کامپيوترى توسط اپراتور”
Read More »ترجمه کلمه front porch
front porch الکترونيک : ميدان جلو
Read More »ترجمه کلمه front putty
front putty معمارى : بتونه جلو
Read More »ترجمه کلمه front matter
front matter مقدمه( کتاب)،پيش گفتار
Read More »ترجمه کلمه front mud guard
front mud guard علوم مهندسى : گلگير جلوى اتومبيل
Read More »ترجمه کلمه front office
front office سياستمداران وگردانندگان يک سازمان
Read More »