سفارش با يک کليک
برآورد هزينه ترجمه

درخواست تماس با کارشناسان

دسته‌بندی نشده

ترجمه کلمه fry

fry “زاده ،تخم ،فرزند،حيوان نوزاد،جوان ،گروه ،گوشت سرخ کرده ،بريانى ،سرخ کردن ،روى اتش پختن ،تهييج ،سوزاندن کامپيوتر : سوزاندن”

Read More »