فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
functional group شيمى : گروه عاملى
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه functional maps
functional maps روانشناسى : نقشه هاى کارکردى
Read More »ترجمه کلمه functional distribution of income
functional distribution of income “توزيع درامد بر حسب کارکرد بازرگانى : توزيع درامد بين عوامل توليد بدون توجه به مالکيت عوامل توليد”
Read More »ترجمه کلمه finite integral
finite integral علوم مهندسى : انتگرال محدود
Read More »ترجمه کلمه functional finance
functional finance “سياست مالى اصولى قانون ـ فقه : سياست مالى دولت براى تثبيت وضع اقتصادى”
Read More »ترجمه کلمه functional diagram
functional diagram نمودار وظيفه مندى
Read More »ترجمه کلمه functional disorders
functional disorders روانشناسى : اختلالهاى کارکردى
Read More »ترجمه کلمه functional distribution
functional distribution “توزيع اساسى قانون ـ فقه : توزيع درامد به عوامل توليد و مطالعه نحوه اين توزيع”
Read More »ترجمه کلمه functional defect
functional defect روانشناسى : نقص کارکردى
Read More »ترجمه کلمه functional description
functional description کامپيوتر : شرح وظيفه اى
Read More »