فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
functionality شيمى : عامليت
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه filaria
filaria رشته ،پيوک
Read More »ترجمه کلمه finite series
finite series روانشناسى : رشته کراندار
Read More »ترجمه کلمه functional validation
functional validation روانشناسى : اعتباريابى کارکردى
Read More »ترجمه کلمه functionalism
functionalism “(در طراحى )عقيده بر اينکه شکل وساختمان بايستى منطبق با احتياج باشد،اعتقادباستفاده عملى از شغل وپيشه روانشناسى : کارکردگرايى”
Read More »ترجمه کلمه functionalist
functionalist روانشناسى : کارکردگرا
Read More »ترجمه کلمه functionalistic
functionalistic روانشناسى : کارکردگرايانه
Read More »ترجمه کلمه functional team
functional team “تيم اجرايى علوم نظامى : تيم عمل کننده”
Read More »ترجمه کلمه functional unit
functional unit “واحد عملياتى ،واحد وظيفه مند،واحد در حال کار کامپيوتر : واحد تابعى”
Read More »ترجمه کلمه functional units of a computer
functional units of a computer کامپيوتر : واحدهاى عملياتى يک کامپيوتر
Read More »