سفارش با يک کليک
برآورد هزينه ترجمه

درخواست تماس با کارشناسان

دسته‌بندی نشده

ترجمه کلمه fishtail

fishtail “چرخاندن دم هواپيما بمنظور کاستن سرعت ان( خصوصا هنگام فرود امدن) ورزش : نوسان يافتن عقب ماشين در پيچها”

Read More »

ترجمه کلمه fishplate

fishplate “قطعات ريل را با وصله وصل کردن پشت بند،لبه گير،صفحه پولادينى که دو خط اهن يا دوتير را بهم متصل ساخته ودر امتداد هم قرار ميدهد علوم مهندسى : وصله”

Read More »

ترجمه کلمه fishnet

fishnet علوم نظامى : نوعى تور که براى نگهدارى يا کاشتن وسايل استتار در محل خود به کار مى رود

Read More »