gerrymander تقسيم حوزه هاى انتخاباتى و غيره بطور غير عادلانه ،بطور غير عادلانه تقسيم کردن
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه gerstmann syndrome
gerstmann syndrome روانشناسى : نشانگان گرستمان
Read More »ترجمه کلمه gert
gert کامپيوتر : graphical evaluation & review techniqueروشى براى فرموله کردن و ارزيابى سيستمها با استفاده از يک مشى شبکه اى
Read More »ترجمه کلمه gerontomorphosis
gerontomorphosis پير نژادى ،پير شدگى نژاد
Read More »ترجمه کلمه gerontophilia
gerontophilia روانشناسى : پيرخواهى
Read More »ترجمه کلمه gerotor pump
gerotor pump علوم هوايى : پمپ ژيرتور
Read More »ترجمه کلمه galilean
galilean جليلى ،وابسته به گاليله
Read More »ترجمه کلمه gerontologist
gerontologist متخصص امراض پيرى
Read More »ترجمه کلمه gerontology
gerontology “رشته اى از علوم که درباره پيرى و مسايل مربوط به سالخوردگان بحث ميکند،علم پيرى شناسى روانشناسى : پيرى شناسى”
Read More »ترجمه کلمه gerontocracy
gerontocracy حکومت سالخوردگان
Read More »