سفارش با يک کليک
برآورد هزينه ترجمه

درخواست تماس با کارشناسان

دسته‌بندی نشده

ترجمه کلمه girdle

girdle “کمربند،کمر،کرست ،احاطه کردن ،حلقه اى بريدن عمران : احاطه کردن ورزش : شکم بند اسب”

Read More »

ترجمه کلمه girder

girder “تير حمال ،تير مرکب ،تير افقى ،تير اهن ،شاه تير،شاهين ترازو علوم مهندسى : شاه تير معمارى : شاه تير علوم دريايى : syn : pull”

Read More »

ترجمه کلمه gird

gird “ضربه شديد،اظهارنظر شديدوتند،حلقه ،کمربند بستن ،بستن ،احاطه کرده ،محاصره کردن ،نيرومندکردن ،اماده کردن ،محکم کردن معمارى : سيخ”

Read More »