girlishness حرکات يا حالات دخترانه
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه girl guides
girl guides دختران يشاهنگ
Read More »ترجمه کلمه girlhood
girlhood دخترى
Read More »ترجمه کلمه girlie
girlie )girly(دختر،دختر وار،دخترانه ،غيربالغ ،خام و بچگانه
Read More »ترجمه کلمه galleys
galleys قانون ـ فقه : اعمال شاقه
Read More »ترجمه کلمه girl friday
girl friday دستيار زن ،معاون زن ،زن کار امد و لايق
Read More »ترجمه کلمه girl guide
girl guide (انگليس )عضو پيشاهنگى دختران ،دختر پيشاهنگ
Read More »ترجمه کلمه girdler
girdler کمربند ساز،محاط( ج.ش ).حشره اى که پوست درختان را بطور کمربندى سوراخ ميکند¹
Read More »ترجمه کلمه girgerbread
girgerbread نان زنجبيلى ،نوعى نان شيرينى که زنجبيل دارد
Read More »ترجمه کلمه girl
girl دختربچه ،دوشيزه ،کلفت ،معشوقه
Read More »