glomerulate کلاله اى ،خوشه اى ،تنظيم شده در خوشه هاى کوچک
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه glomerule
glomerule گلومرول ،خوشه متراکم از مويرگهاى کوچک و بافت هاى حيوانى و غيره ،خوشه ،دسته ،گلوله رگ
Read More »ترجمه کلمه glomerate
glomerate conglomerate(، )agglomerateاختلاط،کلوخه شده
Read More »ترجمه کلمه glomeration
glomeration اختلاط،توده شدن
Read More »ترجمه کلمه glom
glom ربودن ،برداشتن ،نگريستن
Read More »ترجمه کلمه gallophile
gallophile )francophile(فرانسه دوست ،دوستدار اقوام گل و فرانسوى
Read More »ترجمه کلمه glom on to
glom on to (ز.ع ).تصرف کردن ،کش رفتن
Read More »ترجمه کلمه glochidiate
glochidiate ( )glochidial(گ.ش ).خارى ،خار دار،نوک تيز،داراى مو
Read More »ترجمه کلمه glochidium
glochidium (گ.ش ).موها يا کرکهاى نوک تيز،خار،(ج.ش ).نوزاد نوعى صدف دو کپه اى
Read More »ترجمه کلمه glockenspiel
glockenspiel نوعى الت موسيقى ،سنتور
Read More »