ترجمه کلمه galvanist

galvanist متخصص توليد نيروى کهربايى با عمل شيميايى يا معالجه ناخوشى با برق

ترجمه کلمه godson

godson پسر تعميدى ،مرد تعميدى

godspeed خدا بهمراه ،بامان حق ،پايان ،انجام

gods-acre گورستانى که درزمين کليسا واقع است

godsend نعمت غير مترقبه ،چيز خدا داده ،خرابى

godship خدائى ،الوهيت

godown قدرت ،جرعه ،بلع ،لقمه بزرگ ،انبار

godparent پدر يا مادر تعميدى ،والدين تعميدى

godroon اشکال محدب حاشيه بشقاب وظروف قديمى که براى زينت ترسيم ميشود

godmother مادر تعميدى ،نام گذار بچه ،مادر خوانده روحانى