garret برج ديده بانى ،اطاق زير شيروانى
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه gaduate
gaduate درجه دار(از دانشکده يا دانشگاه)،ديپلمه ،ليسانسيه ،فارغ التحصيل ،پيمانه درجه دار،لوله مدرج ،درجه دار،(درباره ماليات )مشمول ماليات تصاعدى ،فارغ التحصيل شدن ،(امر).دوره اموزشگاهى را بپايان رساندن ،بتدريج تغييريافتن ،درجه بندى کردن ،تغليظ کردن
Read More »ترجمه کلمه garreteer
garreteer کسيکه دراطاق زيرشيروانى زندگانى ميکند،نويسنده بى نوا
Read More »ترجمه کلمه garniture
garniture )=embellishment(تزيين ،چاشنى ،مخلفات
Read More »ترجمه کلمه garotte
garotte )garrote(خفه سازى بطرز اسپانيولى ،اسباب ادم خفه کنى ،راهزنى بوسيله خفه کردن مردم ،شريان بند
Read More »ترجمه کلمه garpike
garpike =gar)fish(
Read More »ترجمه کلمه garnisher
garnisher اراينده ،تامين کننده خواسته يامدعابه
Read More »ترجمه کلمه garnishing
garnishing “رنگ اميزى کردن براى استتار علوم نظامى : زينت دادن لعاب دادن”
Read More »ترجمه کلمه garnishment
garnishment “اخطارى که به شخصى که اموال ديگرى در يد او توقيف شده است ،حکم توقيف ،تزئين ،ارايش ،تامين خواسته ،حکم تامين مدعابه ،احضار شخص ثالث ،حکم توقيف قانون ـ فقه : توقيف مال نزد شخص ثالث ،مى شود دائر بر اينکه حق تحويل اشيا يا نقود وى را به نامبرده ندارد و بايد در محضر دادگاه حاضر شود و ...
Read More »ترجمه کلمه garnishee
garnishee “(حق ).کسى که خواسته اى نزد او تامين يا توقيف باشد،تامين مدعا به کردن قانون ـ فقه : کسى که garnishment نسبت به وى به عمل مى ايد علوم نظامى : توقيفى”
Read More »