فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
i rely solely on god… تنها به خدا تکيه … دارم و بس
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه incorporal
incorporal غير مادى ،بى جسم ،مجرد،غير محسوس ،حکمى
Read More »ترجمه کلمه incorporate
incorporate “تاسيس کردن ،يکى کردن ،بهم پيوستن ،متحد کردن ،داخل کردن ،جادادن ،داراى شخصيت حقوقى کردن ،ثبت کردن(در دفتر ثبت شرکتها)،اميختن ،ترکيب کردن ،معنوى ،غير جسمانى قانون ـ فقه : شخصيت حقوقى دادن داراى شخصيت حقوقى علوم نظامى : ترکيب کردن”
Read More »ترجمه کلمه incorporated
incorporated بازرگانى : شرکت ثبت شده
Read More »ترجمه کلمه incoordinate
incoordinate فاقد حس همکارى ،نامساوى ،غيرمتجانس
Read More »ترجمه کلمه incoordination
incoordination فقدان هم اهنگى ،عدم همکارى
Read More »ترجمه کلمه incorerence-rency
incorerence-rency بى ربطى ،ناپيوستگى ،نامربوطى ،بى ارتباطى
Read More »ترجمه کلمه i rely or your secrecy
i rely or your secrecy من به رازدارى شما اطمينان ميکنم
Read More »ترجمه کلمه inconvertibly
inconvertibly بطور غيرقابل تبديل
Read More »ترجمه کلمه inconvincible
inconvincible اقناع نکردنى ،شخص متقاعد نشدنى ،ادم قانع نشونده ،ملزم نشدنى
Read More »