isoperimetrical داراى دوره يا محيطهاى برابر،متساوى المحيط
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه isomorphous
isomorphous شيمى : همريخت
Read More »ترجمه کلمه idiographic
idiographic “وابسته به مجاز،مجازى ،مادى ،انديشه نگار روانشناسى : فردنگر”
Read More »ترجمه کلمه isomorphic
isomorphic “هم ريخت ،متناظر( در رياضيات) روانشناسى : متناظر”
Read More »ترجمه کلمه isomorphic graph
isomorphic graph شيمى : گراف هم ريخت
Read More »ترجمه کلمه isomorphism
isomorphism “هم ريخت بينى ،تناظر( در رياضيات) شيمى : همريختى روانشناسى : تناظر”
Read More »ترجمه کلمه isomnia
isomnia روانشناسى : بيخوابى
Read More »ترجمه کلمه isomorph
isomorph همريخت ،(ش -.مع ).مواد همشکل ،ماده يک شکل ،(زيست شناسى )جانور يا گياه وياگروهى که مشابه گياه يا گروه ديگرى است ،هم شکل
Read More »ترجمه کلمه isometric(al)
isometric(al) داراى يک ميزان ،هم اندازه
Read More »ترجمه کلمه isometropia
isometropia همديدى ،تشابه انکسار نور در دو چشم ،تساوى ديد دو چشم
Read More »