سفارش با يک کليک
برآورد هزينه ترجمه

درخواست تماس با کارشناسان

دسته‌بندی نشده

ترجمه کلمه umpire

umpire “داور( اصطلاح قديمى)،داور مانور،داورى عمليات ،سرحکم)hakam( ،سرداور،داور مسابقات ،حکميت ،داورى کردن قانون ـ فقه : سرداور بازرگانى : سرميانجى ورزش : کمک داور علوم نظامى : بازرس”

Read More »

ترجمه کلمه underpass

underpass “زيرگذر،گذرگاه تحتانى ،مسير جاده در زير پل هوايى ،جاده زيرجاده ديگرى ،زيرين راه معمارى : گذرگاه زيرين”

Read More »

ترجمه کلمه unstable

unstable “نااستوار،بى ثبات ،بى پايه ،لرزان ،متزلزل ،ناپايا،ناپايدار معمارى : ناپايدار قانون ـ فقه : متزلزل روانشناسى : نااستوار بازرگانى : بى ثبات”

Read More »