ترجمه کلمه lay low

lay low خواباندن ،پست کردن

ترجمه کلمه kelly drive bushing

kelly drive bushing عمران : اتصال کلى که بصورت استوانه بوده و مابين کلى و سوزن حفارى وجود دارد

lay into a person کسى را کتک حسابى زدن

lay it on with trowel اشکارا چاپلوسى کردن

lay line ورزش : خط فرضى مسير قايق به مقصد

lay hands upon something جاى چيزى را معلوم کردن ،چيزى را پيدا کردن ،چيزى را تاييد کردن

lay in اندوختن ،ذخيره کردن ،ادعا کردن ،رنگ اميزى کردن

lay hand upon قانون ـ فقه : وضع يد

lay hands on something بر چيزى دست يافتن ،چيزى را تصرف کردن ،چيزى را يافتن

lay hands one someone دست روى کسى بلند کردن