levi لاوى فرزند يعقوب پيغمبر
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه leviable
leviable وضع کردنى ،قابل تحميل ،ماليات بستنى ،وضع ماليات
Read More »ترجمه کلمه leviathan
leviathan جانور بزرگ دريايى که در کتاب عهد عتيق نام برده شده ،نهنگ
Read More »ترجمه کلمه kailyard school
kailyard school مکتب نويسندگى درباره اسکاتلند
Read More »ترجمه کلمه ketch
ketch کشتى داراى بادبان جلو و عقب
Read More »ترجمه کلمه leverage
leverage “نسبت بدهى به دارائى خالص ،شيوه بکار بردن اهرم ،کار اهرم ،دستگاه اهرمى ،وسيله نفوذ،نيرو،قدرت نفوذ(در امرى) علوم مهندسى : اهرم بندى بازرگانى : تغيير نسبت غير معين”
Read More »ترجمه کلمه levered shears
levered shears معمارى : قيچى اهرمى
Read More »ترجمه کلمه leveret
leveret بچه ء خرگوش يکساله ،معشوقه
Read More »ترجمه کلمه lever switch
lever switch علوم مهندسى : کليد اهرمى
Read More »ترجمه کلمه lever watch
lever watch شيوه بکار بردن ،کار راهرم ،سود مکانيکى اهرم ،دستگاه اهرمى
Read More »