uplifter بالا برنده ،متعال کننده
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه undentate
undentate شيمى : تک دندانه
Read More »ترجمه کلمه upload
upload “انتقال يک کپى از يک برنامه ،انتقال داده از يک سيستم استفاده کننده به يک سيستم کامپيوترى راه دور،نيروئى که به صورت قائم بطرف بالا عمل ميکند کامپيوتر : ارسال فايل علوم هوايى : همنه قائم نيرو”
Read More »ترجمه کلمه uplift pressure (am)
uplift pressure (am) معمارى : زير فشار
Read More »ترجمه کلمه under
under “درزير،پايين تراز،کمتر از،تحت تسلط،مخفى در زير،کسرى دار،کسر،زيرين ورزش : در قوس داخلى پيست اتومبيل رانى”
Read More »ترجمه کلمه under 60 kg
under 60 kg ورزش : ¹ -۶کيلوگرم
Read More »ترجمه کلمه uplift
uplift “بالا بردن ،متعال ساختن ،روبتعالى نهادن ورزش : بالا زدن وزنه علوم هوايى : سوختى که داخل هواپيما حمل ميشود”
Read More »ترجمه کلمه under 65 kg
under 65 kg ورزش : -۶۵کيلوگرم
Read More »ترجمه کلمه uplift pressure
uplift pressure عمران : فشار بالابرنده
Read More »ترجمه کلمه unachievable
unachievable غيرقابل حصول
Read More »