knock-about پرصدا،شلوغ ،ولگرد،پرسه زن
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه knock about clothes
knock about clothes جامه کار،لباس کار
Read More »ترجمه کلمه knobstick
knobstick طوپوز،کارگريکه که با اعتصاب کارگران همراه نيست ،خائن اعتصاب
Read More »ترجمه کلمه knobstone
knobstone سنگ رستى و اهکى
Read More »ترجمه کلمه knobbler
knobbler سنگ صاف کن ،کسيکه سنگ را ازگره صاف مى کند
Read More »ترجمه کلمه knobby
knobby گره دار،پره دار،داراى برامدگى ( هاى زياد) ،قوزدار،گرد،تپه دار
Read More »ترجمه کلمه knobkerrie
knobkerrie توپوز،چماق سرگرد
Read More »ترجمه کلمه knobbiness
knobbiness پوشيدگى ازگره يابرامدگى ،قپه ( دارى) ،گردى
Read More »ترجمه کلمه knobble
knobble قپه کوچک ،برامدگى کوچک ،گره کوچک ،دگمه کوچک ،هموار کردن ،صاف کردن
Read More »ترجمه کلمه knobber
knobber گوزن نردوساله
Read More »