ترجمه کلمه minimization

minimization “کم انگارى ،کوچک شمارى ،کمينه سازى روانشناسى : کمينه سازى بازرگانى : به حداقل رسانيدن”

ترجمه کلمه minimim wage law

minimim wage law بازرگانى : قانون حداقل دستمزد که براساس ان حداقل دستمزد نبايستى از ميزانى که توسط دولت تعيين ميشود کمتر باشد

minimalization کمينه سازى

minimax “مى نيميم مجموعه اى از ماکزيمم ها،(در تئورى بازيها) کامپيوتر : روشى براى کم کردن خطاهاى يک فرايند”

minimal tree کامپيوتر : درختى که گره هاى ترمينالى ان مرتب شده تا باعث عملکرد بهينه ان درخت شوند

minimalist کسيکه خرسنداست ،باينکه تقاضاهايش براورده شود

magnetic furnace regulation علوم مهندسى : تنظيم کوره مغناطيسى

minimal function تابع کمين

minimal changes method روانشناسى : روش کمترين تغييرات

minimal cue روانشناسى : نشانه کمينه