monarchism قانون ـ فقه : اصول سلطنت مستقل
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه monarch(i)al
monarch(i)al وابسته به پادشاه يا سلطان
Read More »ترجمه کلمه monarchic
monarchic “سلطنت خواه ،وابسته به حکومت سلطنتى ،وابسته به سلطنت قانون ـ فقه : مربوط به سلطان يا سلطنت مستقل”
Read More »ترجمه کلمه monandry
monandry “يک همسرى ،يک شوهرى ،زندگى با يک شوهر،اعتياد به يک شوهر قانون ـ فقه : يک همسر گزينى روانشناسى : تک شوهرى”
Read More »ترجمه کلمه monarch
monarch “سلطان ،پادشاه ،ملکه ،شهريار قانون ـ فقه : پادشاه يا ملکه اى که تنها در کشورى سلطنت مى کند”
Read More »ترجمه کلمه monandrous
monandrous داراى يک شوهر
Read More »ترجمه کلمه magnetic sound recorder
magnetic sound recorder علوم مهندسى : دستگاه ضبط صوت مغناطيسى
Read More »ترجمه کلمه monadism
monadism اعتقاد باينکه گيتى از ذره يا جسم بسيط ساخته شده است
Read More »ترجمه کلمه monaecious
monaecious نر وماده ،دوجنسه ،خنثى
Read More »ترجمه کلمه monadic operation
monadic operation “عملکرد تکين کامپيوتر : عملکرد يگانه”
Read More »