money supply بازرگانى : عرضه پول
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه money wage
money wage بازرگانى : مزد پولى
Read More »ترجمه کلمه money spinner
money spinner کارتنه کوچک که انرا نشانه خوشبختى و وسيله پيدا شدن پول ميدانند
Read More »ترجمه کلمه money stock
money stock “حجم پول در گردش بازرگانى : عرضه پول”
Read More »ترجمه کلمه magnetic strip card
magnetic strip card کامپيوتر : کارت نوار مغناطيسى
Read More »ترجمه کلمه money refund offer
money refund offer بازرگانى : فروش قابل پس دادن
Read More »ترجمه کلمه money pot
money pot غلک ،دخل
Read More »ترجمه کلمه money rate of interest
money rate of interest بازرگانى : نرخ بهره پولى
Read More »ترجمه کلمه money order
money order “حواله پستى وتلگرافى ،حواله پول قانون ـ فقه : دستور پرداخت بازرگانى : حواله پولى”
Read More »ترجمه کلمه money player
money player ورزش : ارائه کننده بهترين بازى در موقعيتهاى دشوار
Read More »