سفارش با يک کليک
برآورد هزينه ترجمه

درخواست تماس با کارشناسان

دسته‌بندی نشده

ترجمه کلمه mush

mush “حريره ارد ذرت ،خمير نرم ،(در راديو )صداى مزاحم ،پارازيت ،خش خش ،حريره اردذرت تهيه کردن ،سفر پياده در برف ،پياده در برف سفرکردن ،احساسات بيش از حد عمران : خمير علوم هوايى : افزايش ناگهانى زاويه حمله بدون شتاب قائم انى متعاقب که از اندازه حرکت در امتداد مسير اصلى ناشى ميشود”

Read More »

ترجمه کلمه muse

muse انديشه کردن ،تفکر کردن ،در بحر فکر فرو رفتن ،تعجب کردن ،در شگفت ماندن ،شگفت ،(باحرف بزرگ )الهه شعر وموسيقى

Read More »