فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
mains “نيروى برق ،شاه خط علوم مهندسى : شبکه”
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه mainmast
mainmast “(د.ن ).شاه دگل ،شاه تير( در کشتى بادى) ورزش : دکل اصلى علوم نظامى : دکل اصلى ناو”
Read More »ترجمه کلمه mainpernor
mainpernor ضامن تن
Read More »ترجمه کلمه machine dependent
machine dependent “وابسته ماشين کامپيوتر : وابسته به ماشين”
Read More »ترجمه کلمه mainly
mainly “بيشتر،اساسا””،اصلا”””
Read More »ترجمه کلمه mainframe
mainframe “سيستم اصلى ،پردازنده مرکزى کامپيوتر : کامپيوتر بزرگ”
Read More »ترجمه کلمه mainland
mainland “قاره ،خشکى ،بر،قطعه اصلى ،قطعه معمارى : زمينلاد زيست شناسى : سرزمين”
Read More »ترجمه کلمه main yard
main yard (د.ن ).قسمتى از عرشه که بادبان اصلى در ان واقع است
Read More »ترجمه کلمه main voltage
main voltage علوم مهندسى : ولتاژ اصلى
Read More »ترجمه کلمه main winding
main winding علوم مهندسى : سيم پيچى اصلى
Read More »