nomography فن قانون گذارى
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه nomograph
nomograph روانشناسى : نمودار محاسباتى
Read More »ترجمه کلمه nomographer
nomographer نويسنده کتاب درباره ،قانون گذارى ،قانون گذار
Read More »ترجمه کلمه nomocracy
nomocracy حکومت قانونى
Read More »ترجمه کلمه nomogram
nomogram “اباک علوم مهندسى : جدول محاسباتى عمران : الگو معمارى : نمودار روانشناسى : نمودار محاسباتى”
Read More »ترجمه کلمه nominator
nominator معرفى کننده ،نامزد کننده
Read More »ترجمه کلمه nominee
nominee “کانديدا،نامزد،کانديد شده ،منصوب ،تعيين شده ،ذينفع قانون ـ فقه : نماينده”
Read More »ترجمه کلمه nominative indepdent
nominative indepdent اسم منادى ،اسمى که در حالت نداواقع شود
Read More »ترجمه کلمه nominative subject
nominative subject اسم يا ضميرى که بعلت ميند بودن حالت فاعلى داشته باشد
Read More »ترجمه کلمه nominative appositive
nominative appositive اسمى که بعلت بدل شدن حالت فاعليت پيدا کند
Read More »