nunico “فرستاده پاپ قانون ـ فقه : سفير پاپ”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه nundinal letter
nundinal letter حرفى براى ناميدن هريک از هشت روز بازار بکار ميرفت
Read More »ترجمه کلمه nundination
nundination خريد و فروش
Read More »ترجمه کلمه nuncupatory
nuncupatory زبانى ،شفاهى ،معرفى کننده
Read More »ترجمه کلمه nundinal
nundinal بازارى
Read More »ترجمه کلمه nuncupative
nuncupative زبانى ،شفاهى
Read More »ترجمه کلمه nuncupative will
nuncupative will “وصيت شفاهى ،وصيتى که ابتدا در حضور عده اى از شهود اعلام و متعاقبا “”نوشته مى شود قانون ـ فقه : در CL اين وصيت فقط در مورد سربازان و ملوانان در حال خدمت قابل قبول است”
Read More »ترجمه کلمه national finance
national finance بازرگانى : ماليه ملى
Read More »ترجمه کلمه nuncupation
nuncupation اظهار مطلبى در پيش گواه ،بزبان گويى
Read More »ترجمه کلمه nuncio
nuncio سفير پاپ ،ايلچى پاپ ،پيک ،رسول
Read More »