pregnability قابليت تسخير،ربايشى ،قابليت ابستن شدن
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه preglacial
preglacial وابسته به پيش از دوره يخ
Read More »ترجمه کلمه parricide
parricide “پدر کشى ،مادر کشى ،قاتل والدين ،خائن به ميهن ،پدر کش قانون ـ فقه : قاتل پدر يا مادر يا خويشان نزديک”
Read More »ترجمه کلمه pregnable
pregnable قابل ابستنى
Read More »ترجمه کلمه parrot
parrot “تجهيزات اى اف اف ،(ج.ش ).طوطى ،هدف ،طوطى وار گفتن علوم نظامى : وسايل مخابراتى شناسايى دشمن و خودى در پدافند هوايى”
Read More »ترجمه کلمه pregnant
pregnant “حاملگى ،ابستن ،باردار قانون ـ فقه : حامله”
Read More »ترجمه کلمه parricidal
parricidal وابسته به گناه پدر کشى يا مادر کشى ،خائن نسبت به پدر و مادر يا ميهن يا پادشاه
Read More »ترجمه کلمه pregnancy
pregnancy “ابستنى ،باردارى روانشناسى : ابستنى”
Read More »ترجمه کلمه parrel
parrel حلقه ريسمان ،طناب حلقه اى
Read More »ترجمه کلمه pregnant use of a verb
pregnant use of a verb بکار بردن فعل متعدى بدانگونه که مفعول ان مقدرباشديعنى گفته نشود
Read More »