predicament مخمصه ،حالت ،وضع نامساعد،وضع خطرناک
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه participating
participating شرکت کننده
Read More »ترجمه کلمه predicamental
predicamental مقوله اى ،وابسته به مقوله هاى دهگانه
Read More »ترجمه کلمه participation
participation “اشتراک ،مشارکت ،مداخله ،شرکت کردن قانون ـ فقه : شرکت در جرم ،شرکت روانشناسى : مشارکت بازرگانى : سهم داشتن”
Read More »ترجمه کلمه predicate
predicate مسندى ،خبرى ،خبر دادن ،اطلاق کردن ،بصورت مسند قرار دادن ،مبتنى کردن ،مستند کردن ،گزاره ،دلالت کردن
Read More »ترجمه کلمه participate
participate “سهيم شدن در،شريک شدن ،شرکت کردن ،سهيم شدن ،دخالت کردن قانون ـ فقه : مشارکت کردن ورزش : شرکت کردن”
Read More »ترجمه کلمه predicant
predicant واعظ،کشيش
Read More »ترجمه کلمه participant observer
participant observer روانشناسى : مشاهده گر شرکت کننده
Read More »ترجمه کلمه predication
predication “اسناد،اطلاق ،اظهار،اثبات ،موعظه ،اعلام روانشناسى : اسناد”
Read More »ترجمه کلمه pact
pact “حلف ،قرارداد،نوع خاصى از ارتباطات سياسى است که در ان تعدادى از دول به طور مشترک ،عهد،ميثاق ،معاهده ،پيمان بستن قانون ـ فقه : ميثاق ،قاعده عمومى و مطلقى را برقرار و خود را ملزم به رعايت ان مى کنند”
Read More »