سفارش با يک کليک
برآورد هزينه ترجمه

درخواست تماس با کارشناسان

دسته‌بندی نشده

ترجمه کلمه vamp

vamp جوراب کوتاه ،رويه ،تعمير کردن ،وصله کردن ،سرهم بندى کردن ،تمهيد کردن ،گام زدن بر روى ،قدم زدن ،ساز تنهازدن( همراه بااواز يا رقص)،بالبداهه گفتن و يا ساختن ،وسوسه و از راه بدرکردن

Read More »

ترجمه کلمه vampire

vampire )vamp(روح تبه کاران و جادوگران که شب هنگام ازقبر بيرون امده و خون اشخاص راميمکد،خون اشام

Read More »

ترجمه کلمه van

van “بارکش ،گارى ،اتليه تعميرگاه ،واگن بارى ،راس ،پيشقدم ،پيشرو،پيشگام ،پيشقراول ،بال جناح ،پيشوا،رهبرکردن ،جلو داربودن ،کاميون سر بسته علوم مهندسى : سرپوشيده علوم نظامى : قله نوک علوم دريايى : کمان سينه ناو”

Read More »