ترجمه کلمه selector switch

selector switch “کليد گردان ،گزينه انتخاب کننده علوم مهندسى : انتخابگر الکترونيک : شماره ياب”

ترجمه کلمه set chisel

set chisel (نجارى )اسکنه ته پهن

selector channel “کانال انتخاب کننده کامپيوتر : مجراى گزيننده”

set down “شکست دادن ،يادداشت کردن ،نوشتن ،بزمين گذاشتن ،پياده کردن ،نشاندن ورزش : معلق ساختن سوارکار يا راننده ارابه بخاطر خطا”

set forth بيان کردن ،رهسپار شدن

selector “سلکتور،کليد گردان ،گزيننده ،گزينشگر،انتخاب کننده ،گلچين کننده علوم مهندسى : انتخابگر قانون ـ فقه : انتخاب کننده”

sales contract بازرگانى : قرارداد فروش

set forth for discussion “مطرح کردن قانون ـ فقه : طرح کردن”

selectness برگزيدگى

selectman شخص برگزيده ،شخص ممتاز