seleucid or cidae سلوکسيدى ،عضوسلسله سلوکسيد
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه sessional
sessional جلسه اى ،مربوط به دوره ،اجلاسيه مجلس
Read More »ترجمه کلمه selenotropic
selenotropic پيچ خورنده ،بسوى ماه
Read More »ترجمه کلمه selenology
selenology مبحث ماه ،ماه شناسى
Read More »ترجمه کلمه sestet
sestet شش بيت اخر سانت يا غزل
Read More »ترجمه کلمه sagrod
sagrod عمران : مهار عرضى
Read More »ترجمه کلمه sestina
sestina سبک شعر بزمى که شبيه مسدس ميباشد
Read More »ترجمه کلمه set
set “گروه ،نصب کردن ،وادر کردن ،اماده ،وسيله حاضر بکار،تنظيم شده ،بستن درجه به سلاح تنظيم کردن ،امايه ،مجموعه( در رياضيات)،دستگاه ،دسته ،يکدست( ظروف وغيره)،دوره ،مجموعه ،جهت ،سمت ،قرار گرفته ،واقع شده ،لجوج ،دقيق ،روشن ،مصمم ،قرار دادن ،گذاردن ،نهادن ،مرتب کردن ،چيدن ،نشاندن ،کارگذاشتن ،سوار کردن ،جاانداختن ،اغازکردن ،مستقر شدن علوم مهندسى : چيدن دستگاه کامپيوتر : دستگاه عمران ...
Read More »ترجمه کلمه set (up)
set (up) ورزش : پاس براى ابشار
Read More »ترجمه کلمه selenologist
selenologist دانشمند ماه شناس
Read More »