ترجمه کلمه self cosuming

self cosuming خودسوز،خودخور

ترجمه کلمه self correcting

self correcting خود بخود اصلاح شونده ،اصلاح کننده نفس خود

ترجمه کلمه servant maid

servant maid خدمتکار،کلفت ،خادمه

ترجمه کلمه self correcting code

self correcting code کامپيوتر : کد خود اصلاح

ترجمه کلمه sail close to the wind

sail close to the wind (مج ).اندکى از اصول تجاوز کردن

ترجمه کلمه servants of god

servants of god بندگان خدا

ترجمه کلمه serve

serve “خدمت کردن به ،رفع کردن ،براوردن احتياج ،کفايت کردن ،گذراندن به سر بردن ،صودمند بودن براى ،سرو،نخ پيچى کردن ،نخ پيچى ،توزيع کردن تقسيم کردن ،خدمت نظام کردن ،در خدمت بودن ،خدمت کردن ،خدمت انجام دادن ،بکار رفتن ،بدرد خوردن ،(در بازى )توپ رازدن قانون ـ فقه : نوبت ورزش : سرو زدن علوم نظامى : خدمت ارتشى کردن”

فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی

درخواست تماس با کارشناسان

دسته‌بندی نشده