فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
self moved داراى حرکت خود بخود،داراى حرکت بادى
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه self-maintained discharge
self-maintained discharge الکترونيک : تخليه ناوابسته
Read More »ترجمه کلمه serf
serf “سرف ،خانه زاد،رعيت ،دهقان ،برده ،زارع بى زمين وفقير قانون ـ فقه : در سيستم فئودالى به رعاياى وابسته به زمين اطلاق مى شد اگر چه برده نبودند ليکن فاقد ازادى واقعى محسوب مى شدند بازرگانى : سرف”
Read More »ترجمه کلمه serfdom
serfdom “رعيتى ،نظام دهقانى ،serfhood(،)serfageبردگى ،غالامى ،برزگرى فلاکت بار قانون ـ فقه : سرفى روانشناسى : نظام رعيتى بازرگانى : نظام رعيتى”
Read More »ترجمه کلمه self made
self made خود ساخته
Read More »ترجمه کلمه serfage
serfage serfhood(،)serfdomبردگى ،غالامى ،برزگرى فلاکت بار
Read More »ترجمه کلمه sailing
sailing “کشتيرانى ،پارچه بادبانى ،سفر دريايى ورزش : قايقرانى با قايق بادى علوم هوايى : گردش ناخواسته رتورهاى هليکوپتر يا ملخ هواپيما در باد شديد”
Read More »ترجمه کلمه saber rattling
saber rattling قدرت نمايى ،نمايش نيروى نظامى
Read More »ترجمه کلمه self luminous
self luminous خود افروز،خويشتاب
Read More »ترجمه کلمه self-lubricating
self-lubricating علوم مهندسى : روغنکارى خودبخودى
Read More »